یک شب در خانه ی یکی از اقوام دعوت بودیم. بچه ها در حال بازی کردن و کشتی گرفتن با همدیگه بودن. برای اینکه اونا رو آروم کنم دست کردم تو جیبم و چندتا تیله ی رنگی بهشون دادم تا در آرامش بازی کنن. و در کمال تعجب این اتفاق نیفتاد و بچه ها باهم درگیر شدند!
دلیل درگیری بچه هارو که جویا شدیم، فهمیدیم در بین اونهمه تیله، فقط یک تیله ی آبی وجود داشت، و بچه ها بر سر آن باهم دعوا میکردند. تمام تیله ها هم اندازه، شفاف و زیبا بودن، اما تیله ی آبی یک مزیت داشت:
هیچ تیله ای مشابه آن نبود! فقط میتونستم به رفتار بچه گانه ی اونا بخندم...
اما بعدها متوجه شدم این رفتار مختص کودکان نیست و یک نوع بایاس ذهنی در تمام انسان ها به حساب می آید.
پروفسور استفن ورچل، در تحقیقات خود درباره ی این بایاس آزامایشی انجام داد. او برای سنجیدن کیفیت شیرینی ها ، شرکت کنندگان را به دو دسته تقسیم کرد. گروه اول یک جعبه ی شیرینی کامل دریافت کردند و گروه دوم فقط دو شیرینی!
در آخر کسانیکه فقط دو شیرینی داشتند، کیفیت شیرینی ها را خیلی بالاتر از گروه اول ارزیابی کردند!
یا حتما برای شما هم اتفاق افتاده ، که یک تخمه در جیب خود پیدا می کنید و آن تخمه خوشمزه ترین تخمه ای است که در طول عمرتان خورده اید!
رومی ها معتقد بودند، که " کمیاب ها باارزش ترین ها هستند." و این بدلیل وجود بایاسی به نام "بایاس کمبود" در انسان است.
فروشندگان گالری ها ازین بایاس برای جذب مشتری های خود استفاده میکنند، وقتی که تابلوی قرمز "فروخته شد" یا "تنها چند عدد باقی مانده" را نصب میکنند.
یا حتی در مقیاس بزرگتر ، سیاستمدارن و حکام برای پیشبرد برنامه های خود بسیار ازین بایاس ذهنی استفاده میکنند!
نمونه های متفاوت این بایاس را در رفتار مردمان در صف خرید خودرو ، دلار ، مرغ ، گوشت و ... به خوبی میتوان دید.
دانشمندان طبق پژوهشی از دانشجویان خواسته بودند ده پوستر را به ترتیب جذابیت رده بندی کنند ؛ و به آنها گفتند که در پایان بعنوان هدیه میتوانند یکی از پوسترها را برای خود نگهدارند. پنج دقیقه ی بعد اعلام کردند، پوستری که در رده بندی آنها سوم شده بود دیگر موجود نیست. سپس مجددا از شرکت کنندگان درخواست شد تا در رده بندی شرکت کنند. پوستری که دیگر موجود نبود ، ناگهان رتبه ی اول را کسب کرد! وقتی از یک انتخاب محروم هستیم، ناگهان آن موضوع برای مان جذاب تر می شود، که به آن اثر "رومئو و ژولیت" هم می گویند.
در بازارهای مالی این اثر به راحتی روی روان معامله گران تاثیر گذاشته و باعث ایجاد خلل در شفاف اندیشی و بررسی های آنها می شود. زمانیکه یک معامله گر در حال بررسی بازار می باشد ، ذهنیتی غلط در ناخودآگاهش، او را ترغیب به پیدا کردن موقعیت تحت هر شرایطی در مارکت میکند ؛ چون آن ذهنیت غلط ریشه در بایاس کمبود شخص دارد که می گوید: موقعیت ها در مارکت محدود هستند پس هرچه سریعتر یکی را برای خود انتخاب کن!
درست مثل کودکانی که بر سر تیله ی آبی نزاع میکردند!
فراموش نکنیم موقعیت ها در مارکت بی شمار ، و سرمایه ی ما محدود میباشد...